ماه دوم: هفته پنجم تا هشتم
بالاخره هفته هشت رسید و رفتیم سونوگرافی لامرد، بخاطر شلوغ بودن موندم تا نوبتم شد.
با دلهره از اینکه چیه چیجوریه آیا سالم هست یا نه ، البته با یاد خدا سونو دادم. با ترس خاصی از دکتر پرسیدم جنین تشکیل شده یا نه، که با خوشحالی گفت بله فقط بپرس چندتا: منم پرسیدم و شمارش میکرد یک.... دو... سه. بی اختیار گریه م گرفت.
هرچند که دقیق نگفت، ولی سه جنین با سه جفت و کیسه جدا از هم تشکیل شده بود.
این شد شروع یه بارداری خاص...
از امروز به بعد چون میدونستم سه تاست ، هم بیشتر مواظب خودم بودم هم نسبت به قبل خ بیشتر به تغذیه حساس شدم و برنامه کلی داشتم که همه پروتیین ها رو در روز رعایت کنم، میوه ، گوشت میوه سبزی مغزها و...
ما بودیم و منتظر آینده...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی